سیب کوچولو و هویج کوچولو

خدایا ما رو از هم جدا نکن...

سیب کوچولو و هویج کوچولو

خدایا ما رو از هم جدا نکن...

قاصدک...چند روز مونده؟؟؟

 گفته بودی دلتنگی هایم را با قاصدک ها قسمت کنم تا به گوش تو برسانند.

می گفتی قاصدکها گوش شنوا دارند غم هایت را در گوششان زمزمه کن و به باد بسپار .

من اکنون صاحب دشتی قاصدکم.

اما مگر تو نمی دانستی قاصدکهای خیس از اشک می میرند؟

قاصدک!

بگو بی قرارشم...

     ... نه! راستش را نگو

          بگو سراغش را از پروانه ها می گرفتم٬

              نگویی با پروانه ها مهربانم!

           حسودیش می شود ها!

         آهای با توام قاصدک!

            گوشهایت با من است یا نه؟

                        بهش بگو... 

نظرات 3 + ارسال نظر
مریم سه‌شنبه 17 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:52 ب.ظ http://www.cassper.blogsky.com

سلام

منتظر قاصدک نباش معلوم نیست همه خبرایی که می یاره خوب باشه شاید اون طوری نباشه که انتظار ش و می کشی..................... مگه نه/؟

موفق باشی گلم

نه...
قاصدک قصه ما هیچ وقت دروغ نمیگه...
حتما خبراییه!!!(چشمک)

عارفه چهارشنبه 18 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:20 ق.ظ http://www.a17.blogsky.com

سلاممممممممممممممم سیب کوچولو جوووووووون.
چطوری؟
پس چرا این چند تا پست جدیدتو پینگ نکردی که من زودتر بیام.
فکر کردم اصلام اپ نکردی.
خیلی ماهی
بابای

خاطره چهارشنبه 18 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 10:57 ق.ظ http://delaaviztarin.blogfa.ir/

ساده و بی تکلف... نوشتنتونو دوست دارم... حتی اون جوابیه کوچولو...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد