خدایا ما رو از هم جدا نکن...
خدایا ما رو از هم جدا نکن...
نان را از من بگیر، اگر میخواهی ،
هوا را از من بگیر ، اما
خنده ات را نه .
گل سرخ را از من مگیر
سوسنی را که می کاری ،
آبی را که به ناگاه
در شادی تو سر ریز میکند ،
موجی ناگهانی از نقره را
که در تو می زاید .
از پس نبردی سخت باز میگردم
با چشمانی خسته
که دنیا را دیده است
بی هیچ دگرگونی ،
اما خنده ات که رها می شود
و پروازکنان در آسمان مرا می جوید
تمامی درهای زندگی را
به رویم می گشاید .
عشق من ، خنده تو
در تاریکترین لحظه ها میشکفد
و اگر دیدی ، به ناگاه
خون من بر سنگفرش خیابان جاری ست ،
بخند زیرا خنده تو
برای دستان من
شمشیری است آخته .
خنده تو ، در پائیز
در کناره دریا
موج کف آلوده اش را
باید بر فراز ،
و در بهاران ، عشق من ،
خنده ات را می خواهم
چون گلی که در انتظارش بودم ،
گل آبی ، گل سرخ
عزیزم
هوارا از من بگیر
خنده ات را نه
np
سهشنبه 17 خردادماه سال 1390 ساعت 10:58 ب.ظ