سیب کوچولو و هویج کوچولو

خدایا ما رو از هم جدا نکن...

سیب کوچولو و هویج کوچولو

خدایا ما رو از هم جدا نکن...

هوا را از من بگیر...خنده ات را نه


نان را از من بگیر، اگر میخواهی ،

هوا را از من بگیر ، اما

خنده ات را نه .

گل سرخ را از من مگیر

سوسنی را که می کاری ،

آبی را که به ناگاه

در شادی تو سر ریز میکند ،

موجی ناگهانی از نقره را

که در تو می زاید .

از پس نبردی سخت باز میگردم

با چشمانی خسته

که دنیا را دیده است

بی هیچ دگرگونی ،

اما خنده ات که رها می شود

و پروازکنان در آسمان مرا می جوید

تمامی درهای زندگی را

به رویم می گشاید .

عشق من ، خنده تو

در تاریکترین لحظه ها میشکفد

و اگر دیدی ، به ناگاه

خون من بر سنگفرش خیابان جاری ست ،

بخند زیرا خنده تو

برای دستان من

شمشیری است آخته .

خنده تو ، در پائیز

در کناره دریا

موج کف آلوده اش را

باید بر فراز ،

و در بهاران ، عشق من ،

خنده ات را می خواهم

چون گلی که در انتظارش بودم ،

گل آبی ، گل سرخ

عزیزم
هوارا از من بگیر
خنده ات را نه

نظرات 2 + ارسال نظر
مـــــــاجراهای مــــ ن و هــــمسـ دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:10 ب.ظ

واااااااااااااااای این بهترینه من عاشققققققققققققشم
سر بزن

شاهین شنبه 11 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:09 ب.ظ http://ruzanehayeman.blogsky.com

قشنگ بود و خاطره انگیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد