حرفای یهویی...

محبوبم...

الان داشتم تو وبلاگ های دیگه چرخ میزدم... به یک وبلاگی بر خوردم که عنوانش همین بود (( محبوبم )) . بعد یک نوشته خصوصی که اگه میرفتی توش باید رمز میزدی... یعنی اینکه فقط محبوب طرف با داشتن رمز میتونه بخونتش. این قضیه فکرمو مشغول کرد. رمز!!!! تا حالا هیچوقت برای گفتن حرفای قلبم به تو رمز نذاشتم. لازمه؟

میدونی هویجم...

رمز یه چیزیه که فقط یه نفر میدونه ... بعد اونو فقط به یه نفر دیگه میگه ... بعد اونا میشن محرم اسرار هم. من و تو عزیزم... ما سالهاست که محرم اسرار همیم. هیچ وقت هم هیچ پسووردی واسه هم نذاشتیم. مگه لازمه ؟ وقتی تو توی قلب منی و من تو قلب تو؟ عشق هم مگه رمز میخواد وقتی که من نگفته تو میفهمی چی میخوام بگم؟ وقتی تو زنگ نزده من طرف گوشیم میرم و یهو میبینم زدی... وقتی که بهت فکر میکنم و تو اس ام اس میزنی...

زندگی ما خیلی جالبه مگه نه؟ آخه سیب هویجیه. تو دنیای سیب و هویجا ... هیچ پسووردی وجود نداره. بذار همه بفهمن که من عاشقتم. چرا یواشکی؟ ما که تابلوی عالم شدیم. مگه نه؟

هر روز واسه فریاد زدن عشقت دارم شجاع تر میشم... چون هر روز بیشتر از روز قبل باورت میکنم. چون هر روز بیشتر میخوامت.

من میخوامت هویج خوشگلم.

مال من شو.

زود باش.